رویام | ||
|
وقتی در تمام شهر دیگر دری به روی تو ، خود را نمی گشود دستان گرم رفیقی نیافتی آغوش مهر کسی عاشقت نشد با آن دل شکسته کسی مهربان نبود وقتی که کوبه های نکوبیده ای نماند تنها اگر شدی برگرد پیش من من عادتم ، خربد دل های خسته است من عاشقم به آن کسی که نمی خواهدش کسی دل می برم ز آن که دلش را شکسته اند آغوش مهر من بپذیرد تو را به مهر برخیز ، خسته ای روزگار قهر در کوچه امید نبش طراوت زیبای عاشقی در انتهای آن گذر تنگ بی کسی آری ، بزن تو زنگ خدا را ، غریب عشق من چشم در رهم که بیایی عزیز من . نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin] |